نوشتن پروپوزال كارشناسي ارشد
در اين درس به شكل گام به گام و همراه با مثال نوشتن پروپوزال كارشناسي ارشد را آموزش خواهيد ديد. همانطور كه در درسهاي گذشته كارگاه آموزش پروپوزال نويسي توضيح داده شد، اصول ارائه شده در اين دروس براي كليه دانشجويان مقطع كارشناسي ارشد و حتي دكتري تخصصي كاربرد خواهد داشت.
محتواي فرم پروپوزال كارشناسي ارشد
براي اينكه بتوانيد شروع به نوشتن پروپوزال كارشناسي ارشد كنيد، بايستي در وهله اول، فرم مربوطه را از واحد آموزشي محل تحصيل خود دريافت نماييد. معمولاً اين محتوا بر روي تارنماي دانشگاهها و در بخش تحصيلات تكميلي يا بخش “فرمها و آئيننامههاي” وجود دارد. معمولاً دانشگاهها و مراكز آموزش عالي فرم مربوطه را در قالب يك فرم قابل ويرايش در نرم افزار وُرد در اختيار دانشجويان قرار ميدهند.
نوع فرم، فرمت آن و شيوه گزينه بندي آن بسته به هر گروه آموزشي، دانشكده يا دانشگاه متفاوت است اما به طور كلي محتواي آن يكسان است. به طور كلي، فرم پروپوزال داراي دو بخش اساسي زير است:
در بخش اول بايستي اطلاعات دانشجو، اساتيد راهنما و مشاور و موارد پر شدن در خصوص رشته، مقطع، سال ورودي و … تكميل شود. در ابتدا يا انتهاي اين بخش نيز، قوانين و نكات لازم جهت اطلاع دانشجويان آورده ميشود. اين موارد شامل توضيحات روش تكميل فرم، اصول اخلاق پژوهشي و مواردي اين دست هستند.
اما بخش دوم فرم پروپوزال را قسمت تاليفي تشكيل ميدهد كه بسيار داراي اهميت بوده و در واقع كار اصلي نوشتن در اين بخش بايستي انجام شود. همانطور كه در درس اجزاي يك پروپوزال علمي شرح داده شده، اين قسمت شامل ده قسمت است كه احتمالاً تعداد و روش ترتيب آنها بسته به هر دانشگاه متفاوت است اما مضمون و محتوا كاملاً يكسان است.
در ادامه مطلب، هر كدام از اين موارد را كاملاً تشريح كرد و با ذكر توضيحات و نكات لازم، شيوه نوشتن پروپوزال كارشناسي ارشد را به طور دقيق شرح خواهيم داد.
بيان مساله
اولين و مهمترين قسمت در پروپوزال كارشناسي ارشد، بخش بيان مساله است. در واقع اگر اساتيد داور تنها همين قسمت را مطالعه كنند، موضع لازم را نسبت به كار شما اتخاذ خواهند كرد و توان اظهار نظر و اعلام موافقيت يا مخالفت نسبت به آن را دارند. براي درك بهتر اهميت اين بخش، بايستي ابتدا تفاوت ميان مساله پژوهش و موضوع پژوهش را به درستي درك كرده باشيم.
تفاوت مساله با موضوع: تصور كنيد، دغدغه ذهني شما اين است كه خوردن اسفناج چه تاثيري بر درمان كم خوني در كودكان دارد. همين دغدغه در روش تحقيق با عنوان مساله تحقيق شناخته ميشود، در نتيجه مساله مشكلي است كه قرار است با پژوهش آن را حل كنيد (اسدي، 1400) در مقابل موضوع راه حلي است كه به كمك آن مساله خود را درك خواهيم كرد. بر اين اساس، به خوبي بايستي فهميده باشيم كه اهميت بيان مساله و شرح آن در واقع تشريح دغدغه پژوهشگر و تيم پژوهش در روند نگارش پروپوزال خواهد بود.
از آنجا كه بيان مساله حساسترين و دقيقترين بخش در نوشتن پروپوزال كارشناسي ارشد است، بايستي با دقت بسيار زيادي آن را نوشت و تمامي موارد لازم را در محتواي آن گنجاند. به طور كلي يك بيان مساله خوب بايستي چهار محور زيرا را پوشش دهد (پژوهش برتر، 1397):
1 – مقدمه
2 – تعريف مساله
3 – تعريف مفهومي و عملياتي اجزاء مساله
4 – پرسشهاي اساسي
هر كدام از اين قسمتها خود داراي اهميت زيادي هستند و بايد به طور كامل تبيين شوند، در واقع با كنار هم قرار دادن اين اجزاء، چهار پايهاي تشكيل خواهد شد كه كل پروپوزال بر روي آن بنا شده است.
1 – مقدمه در بيان مساله
در واقع مقدمه، فتح بابي هست كه براي ورود به مساله اصلي درج ميشود تا بتوانيم توجيه و استدلال خود را براي پرداختن به آن شرح دهيم. حجم مقدمه بسته به نوع پژوهش متفاوت است در عين حال، دقت كنيم كه نبايد آنچنان كلي گويي كنيم كه مقدمه نوشته شده محدود به كار ما نباشد و براي همه موارد قابل استفاده باشد. در عين حال، دقت شود كه مقدمه كاملاً به مساله و موضوع پژوهش مرتبط باشد.
1 – تعريف مساله
طرح اصلي مساله پژوهش در اين قسمت آورده خواهد شد. اهميت مساله، دلايل پرداختن به آن و نتايج احتمالي حاصل از پژوهش در اين قسمت از بيان مساله آورده ميشوند. بايستي دقت شود كه هر گونه ادعاي طرح شده در اين جا بايستي دقيقاً با عنوان پروپوزال ارتباط محتوايي داشته باشد و از طفره رفتن و طرح موارد ديگر خودداري شود.
3 – تعريف مفهومي و عملياتي اجزاء مساله
هر عنوان پژوهشي از مجموعهاي از كلمات تشكيل شده است كه به طبع داراي بار معنايي متفاوتي هستند. در واقع سازهها و متغيرها در پژوهش را ميتوان به دو صورت زير تعريف كرد (سرمد و همكاران، 1397):
تعريف مفهومي: تعريف يك واژه توسط واژهاي ديگر. در اين تعريف از واژههاي انتزاعي و ملاكهاي فرضي استفاده ميشود.
تعريف عملياتي: تعريفي مبتني بر ويژگيهاي قابل مشاهده. در واقع تعريف مفهومي را بايستي به تعريف عملياتي تبديل كرد تا قابل مشاهده شود.
دقت شود براي تبديل مفاهيم انتزاعي موجود در تعريف مفهومي با تعريف عملياتي ميتوان از موارد ارائه شده در تحقيقات قبلي استفاده كرد. اين تعريف بايستي طوري باشد كه چنانچه پژوهشگر ديگري در شرايط مشابه به اندازه گيري سازه يا مفهوم مورد مطالعه بپردازد، نتايج يكساني حاصل شود.
3 – پرسشهاي اساسي
در آخرين بند بيان مساله، معمولاً بين 2 تا 6 پرسش اساسي به شكل سئوالي طرح ميشود كه در واقع بيان كننده دغدغه اصلي تيم پژوهش در نگارش پروپوزال است. اين پرسشهاي نشان ميدهند كه پژوهش حاضر پس از انجام كار چه پاسخي را ارائه خواهد كرد. اهميت اين بند تا جاييست كه اگر خواننده پروپوزال هيچ كدام از بخشها را نخواند و تنها به همين بند اكتفا كند بايستي به لحاظ مفهومي به كار پژوهش آگاه شود.
پيشينه
دومين بخشي كه در نوشتن پروپوزال كارشناسي ارشد با آن روبرو خواهيم شد، نگارش پيشينه پژوهش هست. اين قسمت ممكن است در فرم برخي دانشگاهها با قسمت قبلي يعني بيان مساله تلفيق شده باشد. سه هدف را از نگارش پيشينه پژوهش (Literature Review) در پروپوزال دنبال ميكنيم:
1 – برقراري ارتباط منطقي ميان پژوهشهاي قبلي و مساله حاضر
2 – دستيابي به چهارچوب نظري يا خاص ديگري براي مساله پژوهش
3 – آشنايي با روشهاي انجام شده در پژوهشهاي قبلي
بيترديد ما اولين نفري نيستيم كه دغدغه انجام پژوهش را داشته باشيم، لذا بايستي از ساير فعاليتهاي انجام شده توسط پژوهشگران ديگر كه در قالب كتاب، مقاله، كنفرانس، طرح تحقيقاتي و … تهيه و تدوين شده است و با موضوع مدنظر ما ارتباط دارند، استفاده كنيم. براي اين كار، بايستي جستجوي دقيقي در مهمترين منابع علمي داخلي و خارجي داشته باشيم؛ در اين زمينه، پايگاههاي اطلاعاتي خارجي و نيز داخلي بسيار كمك كننده خواهد بود. به هر ميزان كه كيفيت و كميت جستجوي پيشينه بيشتر باشد، به همان ميزان دستيابي به اهداف ذكر شده در بالا، افزايش خواهد يافت.
تذكر: هدف از نگارش پيشينه پژوهش، تنها نقل و ذكر دستاوردهاي ديگران نيست، بلكه برقراري ارتباط منطقي با پژوهش ما و ايجاد چارچوب نظري و روش شناختي نيز اهميت دارد.
در نگارش پيشينه پژوهش بايستي نكات زير را مدنظر داشته باشيد:
- از ذكر بيش از حد منابع اطلاعاتي مختلف اجتناب كنيد. (20 تا 30 مورد)
- پيشينه بايستي كاملاً مرتبط با موضوع پژوهش بوده و كلي گويي نكنيد.
- اصول استناددهي را بر اساس الگوي تعريف شده رعايت كنيد.
- پيشينههاي داخلي و خارجي را كاملاً تحت پوشش قرار دهيد.
- پيشينهها بايستي ترجيحاً جديد و بروز باشند و منسوخ نشده باشند.
- پيشينهها را از كل به جزء ذكر كنيد و حالت عمومي تا اختصاصي را شرح دهيد.
- از بيان مطالب بدون برقراري ارتباط با موضوع خود اكيداً خودداري كنيد.
- پژوهشهاي انجام شده قبلي را ضمن ذكر كردن، مورد نقد نيز قرار دهيد.
در نگارش بخش پيشينه پژوهش دقت كنيد كه دانش موجود در خصوص موضوع را طرح و به بيان كمبودهايي مي پردازيم كه ممكن است به دلايلي همچون عدم توجه به موضوع، روش شناسي نامناسب، عدم پوشش بافتي مكان موردنظر ما و … وجود داشته باشد. بررسي پيشينه با كلي ترين موارد شروع و با طرح مرتبط ترين پژوهش انجام شده با موضوع ما خاتمه مييابد.
فرضيه يا سئوال
سومين قسمت در نگارش پروپوزال كارشناسي ارشد طرح فرضيه يا سئوال تحقيق است. در اين قسمت بايستي توجه داشته باشيم كه اگر مباني نظري كافي و پشتوانه پژوهشي لازم را در اختيار داشته باشيم، فرضيه طرح ميكنيم كه به صورت جمله خبري آورده ميشود اما در غير اينصورت تنها مجاز به طرح سئوال براي پژوهش خودمان هستيم. معمولاً در سطح كارشناسي ارشد، ميزان طرح سئوال در پروپوزال بيش از مطرح كردن فرضيه است.
انواع سئوالات در پروپوزال به دو دسته زير تقسيم ميشوند:
1 – سئوال اصلي: در واقع همان عنوان پروپوزال است كه به شكل سئوالي طرح ميشود.
2 – سئوالات فرعي: در واقع همان عنوان پروپوزال است كه به تعدادي سئوال فرعي تقسيم ميشود.
مثال:
عنوان پروپوزال: تاثير سواد اطلاعاتي بر رضايت كاربران و ارائه خدمات كتابخانهاي
سئوال اصلي: تاثير سواد اطلاعاتي بر رضايت كاربران و ارائه خدمات كتابخانهاي چيست؟
سئوالات فرعي: تاثير سواد اطلاعاتي بر رضايت كاربران چيست؟ تاثير سواد اطلاعاتي بر ارائه خدمات كتابخانهاي چيست؟
نكته: از آنجا كه در فصل پنجم پايان نامه بايستي در قسمت بحث و نتيجه گيري، بررسي فرضيه يا پاسخ سئوالات پژوهش مورد واكاوي قرار گيرد، در نوشتن سئوالات پژوهش خود دقت كافي را داشته باشيد.
اهميت پژوهش
بعد از آنكه، بيان مساله نوشته شد و به بيان پيشينههاي انجام شده قبلي اشاره كرديم، فرضيه يا سئوالات پژوهش خود را ذكر ميكنيم، تا اينجاي كار، داوران نسبت به دغدغه شما كاملاً آشنا شدهاند، در قسمت اهميت پژوهش بايستي آنان را مجاب كنيم كه چرا اين موضوع حائز اهميت است. اين قسمت كه گاهي با نام ضرورت پژوهش نيز شناخته ميشود، اهميت و ضروت كار تيم پژوهش را معمولاً از دو حيث اشاره ميكند:
1 – اهميت و ضرورت نظري
2 – اهميت و ضرورت عملي
در موارد بالا بايستي در چند جمله كوتاه اشاره كنيم كه موضوع مورد اشاره ما چرا از جهت نظري اهميت دارد و پس از انجام آن چه مساله عملي برطرف خواهد شد.
اهداف پژوهش
پنجمين بخشي كه در فرم پروپزوال بايستي به آن اشاره كنيم، اهداف پژوهش است. همانطور كه از نام آن پيداست در اين قسمت، دانشجو بايستي اعلام كند كه براي پژوهش خود چه اهدافي را دنبال ميكند. همانند بخش سئوالات پژوهش، اهداف نيز در دو قالب اصلي و فرعي آورده ميشود. اگر بخواهيم به زبان سادهتر اشاره كنيم، اهداف اصلي و فرعي همان صورت خبري سئوالات پژوهش خواهند بود.
1 – اهداف اصلي
2 – اهداف فرعي
طبيعي است كه تيم پژوهش پس از اينكه قادر باشد به سئوال اصلي و سئوالات فرعي مطرح شده در پروپوزال دست پيدا كند، در واقع به يك هدف اصلي و اهداف فرعي آن نيز دست خواهد يافت.
دستاوردها
طبيعتاً دانشجو، دانشگاه و تيم پژوهشي قصد دارد با انجام پژوهش در قالب پايان نامه كارشناسي ارشد و با استفاده از انبوهي از امكانات سخت افزاري، نرم افزاري، نيروي انساني و … بتواند دستاوردي را براي جامعه خود داشته باشد. به بيان ديگر، در نوشتن پروپوزال كارشناسي ارشد بايستي به داوران دو نكته زير را در اين قسمت اعلام كنيم:
1 – دستاوردهاي انجام پژوهش ما چيست؟
2 – استفاده كنندگان از پژوهش ما چه كساني هستند؟
با نوشتن بخش دستاوردها در پروپوزال كارشناسي ارشد، به طور بالقوه نتايج احتمالي و مفيد حاصل از كار ما و اشخاص حقيقي يا حقوقي كه آن نتايج برايشان مفيد خواهد بود، مشخص ميشوند.
نوآوري
همانطور كه در قسمت پيشينه پژوهش اشاره شد، ممكن است در زمينه موضوع كاري شما كارهاي متعدد تحقيقاتي در قالب كتاب، مقاله، كنفرانس و … انجام شده باشد؛ به جهت اينكه اولاً طبق قانون و آئين نامههاي آموزشي و پژوهشي انجام كارهاي تكراري مجاز نيست و دوماً كار تكراري دستاوردي نخواهد داشت، در اين قسمت بايستي دانشجو جنبههاي نوآوري و جديد بودن كار خود نسبت به كارهاي انجام شده قبلي را به داوران متذكر شود. معمولاً نوآوري در پژوهش از سه جنبه قابل بيان است:
1 – نوآوري موضوعي: جديد بودن كار از حيث موضوع مورد بررسي
2 – نوآوري بافتي: جديد بودن كار از حيث محل و بافت انجام آن
3 – نوآوري روش شناختي: جديد بودن كار از حيث روش انجام پژوهش
اين قسمت از پروپوزال معمولاً در يك يا چند جمله كوتاه ذكر شده و داوران را نسبت به جديد بودن كار توجيه خواهد كرد. دليل دانشجو براي اثبات ادعاي خود نيز پيشينه انجام شده در پژوهش است.
روش شناسي
روش شناسي يا روش تحقيق، بخشي است كه در آن دانشجو بايستي جزئيات كامل روش انجام پژوهش خود را بيان كند. تيم پژوهش و داوران بايستي كاملاً نسبت به روشي كه براي انجام اين موضوع استفاده خواهد شد آگاهي پيدا كنند. در اين قسمت معمولاً موارد زير بايستي ذكر شود:
1 – تعيين نوع پژوهش از حيث هدف (بنيادين، كاربردي، توسعهاي)، از حيث گردآوري اطلاعات (آزمايشي، توصيفي)، از حيث شيوه گردآوري اطلاعات (كتابخانهاي، ميداني)، از حيث روش تجزيه و تحليل دادهها (كمّي، كيفي، آميخته)
2 – تشريح كامل ابزار مورد استفاده در پژوهش (پرسشنامه، مصاحبه، مشاهده و …)
3 – تعيين دقيق جامعه مورد مطالعه در پژوهش
4 – نمونه گيري و تشريح روش انجام آن
5 – روش تجزيه و تحليل و نرم افزار احتمالي آن
6 – روش اثبات روايي و پايايي پژوهش حاضر
همانطور كه در بالا كاملاً مشخص شده است، بايستي بسته به موضوع، به تمامي موارد بالا پاسخ دهيد. اين بخش از اهميت بسيار زيادي برخوردار است و تشريح كامل آن، ابهامات احتمالي و سوء تفاهمات را برطرف خواهد كرد.
جدول زماني
به جهت اطلاع داوران، گروه آموزشي و دانشكده محل تحصيل، جدولي در فرم پروپوزال كارشناسي ارشد گنجانده شده است كه دانشجو با تكميل آن اعلام ميكند كه روند انجام كار و زمان موردنياز براي نگارش و تكميل هر فصل از كار و اجزاي مختلف پژوهش به چه ميزان است. البته اين قسمت ممكن است در برخي فرمها وجود نداشته باشد زيرا الزام قانوني ندارد و صرفاً يك پيش بيني اوليه است.
منابع
آخرين قسمت در نوشتن پروپوزال كارشناسي ارشد بخش منابع يا كتابشناختي (References) است كه در انتهاي فرم آورده ميشود. معمولاً هر كدام از گروههاي آموزشي ممكن است بر اساس يكي از سبكهاي استناددهي Citation Styles كار نمايند. مشهورترين و پركاربردترين سبك استناددهي در جهان APA نام دارد كه متعلق به انجمن روانشناسي آمريكا است. دانشجو در هنگام نوشتن مطالب خود بايستي به دو دليل به مطالب استفاده شده استناد دهد:
1 – افزايش اعتبار علمي با استناد به تحقيقات انجام شده معتبر
2 – جلوگيري از سرقت ادبي و ارجاع به محتواي كاري ديگران
بسته به رشته تحصيلي و گروه آموزشي به هر سبكي كه استناددهي براي دانشجو مجاز دانسته شده باشد، بايستي در روند نگارش خود از آن استفاده كند. استناددات داده شده درون متن، در اين قسمت به طور تفصيلي آورده ميشود تا داوران اطلاعات كتابشناختي (Bibliography) آن منبع را داشته باشند.
با گنجاندن بخشهاي دهگانه بالا در پروپوزال خود، بي شك به تمامي توضيحات موردنياز مدنظر استادان مشاور و راهنما و نيز داوران احتمالي پاسخ داده خواهد شد.